( 432)ور حسد گیرد تو را در ره گلو |
|
در حسد ابلیس را با شدغُلو |
( 433)کو ز آدم ننگ دارد، از حسد |
|
با سعادت جنگ دارد، از حسد |
( 434)عقبهای زین صعب تر در راه نیست |
|
ای خنک آن، کش حسد همراه نیست |
( 435)این جسد، خانهْ حسد آمد، بدان |
|
از حسد آلوده باشد خاندان |
( 436)گر جسد، خانهْ حسد باشد، ولیک |
|
آن جسد را پاک کرد الله نیک |
( 437) (طهّرا بیتی ) بیان پاکی است |
|
گنج نور است، ارطلسمش خاکی است |
( 438)چون کنی بر بی جسد مکر و حسد |
|
زآن حسد دل را سیاهیها رسد |
( 439)خاک شو مردان حق را زیرپا |
|
خاک بر سر کن حسد را، همچو ما |
غلو: یعنی حسادت کردن.
کو ز آدم ننگ دارد: یعنی شیطان از حسادت به آدم سجده نکرد.
با سعادت جنگ دارد: یعنی شیطان به خاطر همین حسادت، سعادت ِتقری به پروردگار را از دست داد.
عقبه : سربالایی، گردنه؛ منظور همین حسادت است.
صعب تر: یعنی سخت تر ومشکل تر.
ای خنک آن: یعنی خوش به حال کسی که...، سعادت از آن ِکسی است که...
این جسد، خانهْ حسد آمد: یعنی این تن خاکی ظرف اوصاف پلیدی چون حسد هست.
آلوده باشد خاندان:منظور سخن این است که این دلبستگی به امور این جهانی را باید کنار بگذاری تا به راه حق بیفتی وخاندان تو پاک وآبرومند شود.
طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ: برگرفته از آی?« وَ إِذْ جَعَلْنَا اَلْبَیْتَمَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اِتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ اَلْعاکِفِینَ وَ اَلرُّکَّعِ اَلسُّجُودِ» یعنى وقتى خانه معهود (کعبه) را مرجع (و محل اجتماع) و جاى امن و زنهارگاه براى مردم قرار دادیم و از مقام ابراهیم محلى را جاى نماز خواندن معین نمودند و از ابراهیم و اسماعیل پیمان گرفتیم که خانه مرا براى طواف کنندگان و کسانى که در آن معتکف شده و اقامت مىکنند و براى رکوع و سجود کنندگان پاک و پاکیزه (و آماده) نمایند»[1]
ارطلسمش: طلسم، دراینجا به معنی پیکره های فلزی است که روی گنجینه ها و دفینه ها می گذاشتند ومعتقد بودن که آن را از دستبرد حفظ می کند.
خاک شو:یعنی در برابر مردان حق، متواضع و فروتن شو.
( 432) مبادا در این راه حسد گلوى تو را بگیرد و بولى حق تعظیم نکنى که شیطان در حسد فوق العاده دست دارد. ( 433) شیطان بر اثر حسد از متابعت آدم ننگ دارد و با سعادت خود در جنگ است. ( 434) در این راه عقبهاى از این مشکلتر وجود ندارد اى خوشا حال کسى که حسود نیست.( 435) تن بشرى خانه حسد است و از حسد خانوادهها آلوده و ننگین شدهاند.( 436) خانهها از حسد ویران شده و از اثر این صفت پست باز بلند پرواز پادشاه تبدیل بغراب پست مىگردد. ( 437) جمله طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ بیان همین پاکى است چنین انسانى اگر چه در خاک طلسم شده ولى گنج نوریست که در این ویرانه خاکى پنهان است.( 438) همین انسان دیگر حسدى ندارد و اگر تو بر کسى که از حسد خالى است رشک ببرى و مکر و حسادت روا دارى دود این حسد آئینه دلت را تاریک و سیاه خواهد کرد.( 439) پس تو نیز مثل ما خاک بر سر حسد کن و بیا در زیر پاى مردان حق چون خاک تیره پست و ناچیز شو تا رستگار شوى.
مولانا می گوید: در راه خدا کسانی هستند که از تو جلوترند، نباید حسد گلوی تو را بگیرد. حسادت و زیادهروی در آن کار شیطان است. شیطان از حسادت به آدم سجده نکرد و سعادت نزدیک بودن به خدا را از دست داد.
در راه معرفت الهی، دشوارترین گردنه، همین حسادت است. این جسد خاکی و مادی ما خانهْ حسد است، یعنی دلبستگی به امور این جهانی را باید کنار بگذاری تا به راه حق بیفتی و خاندان تو پاک و آبرومند شود.
مولانا می افزاید: تن خاکی، میتواند خانهْ حسد باشد، اما اگر بندهْ شایستهای باشی، خدا این خانه را از حسد پاک میکند، چنانکه به فرمان او، حضرت ابراهیم و اسماعیل خانهْ کعبه را از بتپرستی و پلیدی پاک کردند. مولانا با اشاره به آیهْ شریفه سورهْ بقره میگوید: اینکه خدا به جناب ابراهیم و اسماعیل فرمود: خانه مرا پاک کنید، نشانهْ آن است که میشود خانهْ دل را هم از حسد و رذایل اخلاقی پاک کرد. دل مؤمن، خانه خدا و گنج نور است. هر چند طلسم و مواد این گنج نور را از مادهْ خاکی درست کردهاند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |